یادداشت به قلم : ✍گیل همتا _معصومه_پاداش_ستوده فضای مجازی در سال‌های اخیر، به میدان نبردی خاموش برای ذهن و آینده جوانان ایرانی تبدیل شده است؛ میدانی که در آن، مافیای مهاجرت با ظاهری بزک‌کرده، آینده‌ای رؤیایی از «آن‌سوی مرزها» می‌فروشد و در برابرش، حس بی‌ارزشی از وطن را به جوانان القا می‌کند. در شبکه‌های اجتماعی، […]

یادداشت به قلم :
✍گیل همتا _معصومه_پاداش_ستوده

فضای مجازی در سال‌های اخیر، به میدان نبردی خاموش برای ذهن و آینده جوانان ایرانی تبدیل شده است؛ میدانی که در آن، مافیای مهاجرت با ظاهری بزک‌کرده، آینده‌ای رؤیایی از «آن‌سوی مرزها» می‌فروشد و در برابرش، حس بی‌ارزشی از وطن را به جوانان القا می‌کند.

در شبکه‌های اجتماعی، روایتِ زیبایی از غرب به عمد پررنگ می‌شود؛ خیابان‌های تمیز، آزادی‌های بی‌مرز، رفاه، نظم و لبخندهای مصنوعیِ ساختگی. اما هیچ‌کجا از واقعیت مهاجرت نمی‌گویند، از غربتی که استخوان می‌ساید، از هویت‌هایی که فراموش می‌شوند، از تنهایی در میان انبوه جمعیت و از جوانانی که در غربت به دنبال خودِ گمشده‌شان می‌گردند.

♦️مافیای مهاجرت از تزریق ناامیدی به ذهن جوانان تغذیه می‌کند

این فضا دیگر فقط عرصه تبلیغ نیست؛ شبکه‌ای منسجم از جریان‌های اقتصادی و رسانه‌ای است که با بودجه‌های سنگین، ذهن و تصمیم جوان ایرانی را نشانه گرفته است.
مافیای مهاجرت از ناامیدی تغذیه می‌کند. هرچه جوان ایرانی بیشتر احساس بی‌پناهی و بی‌فرصتی کند، بیشتر به دام رؤیای خروج می‌افتد و درست همین نقطه، میدان شکار آنان است.

آن‌ها با روایت‌های ساختگی از «آزادی مطلق» و «رفاه بی‌پایان» می‌کوشند هویت ایرانی را تضعیف کنند؛ تا جوان به جای اصلاح وطنش، از آن بگریزد. در واقع، خروج نخبگان برای این مافیا نه تنها تجارت بلکه ابزاری برای تضعیفِ آینده‌ی کشورها است.

در برابر این جریان، مسئولان فرهنگی و رسانه‌ای کشور باید هوشمندانه‌تر عمل کنند. اگر ما نتوانیم زیبایی‌های واقعی این سرزمین را بازگو کنیم، دیگران با اغراق و فریب، جای آن را پر خواهند کرد. باید از ایران بگوییم؛ از فرصت‌ها، از امیدها، از واقعیت‌هایی که هرچند دشوارند، اما هنوز زنده‌اند.

حالا به راحتی می‌توان نتیجه گرفت که مافیای مهاجرت، رؤیا نمی‌فروشد؛ ناامیدی می‌فروشد. زیرا هر ریشه‌ای که جدا شود، زخمی بر پیکر آینده‌ی این سرزمین است.